نورسبز

ساخت وبلاگ
بجنب، ای گور!بادِ خزانصدای گریه‌ی من است."باشوْ"________________________________________________به این شکل فکر کنیم ؛ ایمان ما كوه را ازجا می‌كَنَد. عشق ما خورشید و ستارگان را از جا حركت ‌می‌دهد. طبیعت با اندوه شدید ما مهربان است، و گور در تندباد خزان كه با آه‌كشیدن ما یگانه است می‌لرزد.شاید باد بوزد و شاید سخت بگرید، امّا گور تكان نخواهد خورد. ایمان ما لانه‌ی كبوتر را نخواهد جنباند تا چه رسد به كوه را. خورشید بر عادل و ظالم خواهد درخشید.ما یقین ‌داریم كه پیرامون هرچیزی، چیزی غریب‌گونه یا بنیادی هست و هنگامی كه این تناقض كیفیت عمیق و شاعرانه‌یی بگیرد، و هنگامی كه كُل آن چیز بر ما نمودار شود و ما راست از میان آن به آن ‌سوی دیگرش نگاه كنیم، با شادی مهارناپذیری می‌گرییم و با اندوه بسیار می‌خندیم.هر خنده‌یی، هر خنده‌ی از ته دل، تاحدّی دریافت حقیقتی است كه جان معمولی با دل پراكنده و عقلیت مسلط‌اش هرگز نمی‌تواند به آن برسد، امّا می‌تواند همیشه از آن بگریزد یا آن را تیره دارد. این عجیب است كه می‌خواهیم از جهانی آزاد و رها باشیم كه از سوی دیگر واقعاً می‌خواهیم به هر شكلی كه شده در آن زندگی‌ كنیم.همه‌گونه طنزی را در تجربه‌های ذن و هایكوُ می‌توان ‌دید.***این نقل قول از چاپلین بزرگ است که می گوید؛ زندگی در کلوز آپ (نمای نزدیک) تراژدی و غم انگیز است و در لانگ شات (نمای دور) کمدی و خنده دارزندگی ما در این فضای دهشتناک چه فرق می کند اما از دور باشد یا نزدیک! وقتی زندگی بد را در لانگ شات هم نمی‌توان خوب زیست کماکان طنز گزنده ی غریب غم انگیزی در آن است و چنین است و بود..و چنان که می‌گویند پایه و اساس جهان برظلم استوار است و رنج ابدی سرنوشت محتوم بشر است رنجی که حتی از نمای دور هم قابل تحمل ن نورسبز...
ما را در سایت نورسبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agreenlightd بازدید : 46 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1402 ساعت: 19:14

‍ می‌دانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را می‌کند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی، همه‌ی ما شبیه یکدیگریم...تسخیر شدگان/داستایفسکی پ.ن:حقیقتا من چنین چیزی رو، هم به لحاظ ظاهری و باطنی عمیقا تجربه کردم و احتمالا این حس یگانه ترین حقیقت دنیای ذهنی و روحی من باشد ... آدمی چطور به چیزی علیه خود و خویشتن خویش استحاله می‌شود و لحظاتی ناباورانه فرا می رسند که خیالبافی های کودکانه و رویاهای کمالگرایی رنگ می بازند و تمام مرزبندی بندی های حسی،اخلاقی،انسانی و... پوچ و بی مزه و مسخره کاملی می شوندآدمی در لحظه ای از همه چیزی دست می کشد و تن به مکانیسم حیوانی بقا می‌دهد بدون هیچ باوری و یقینی و یاس این حقیقت ابدی محض غلبه می‌کند ...موجود منفعل،درمانده و خالی از هرگونه رویا زدگی و اوهام حیوانی که برای فقط نفس کشیدنش دم تکون میدنو این حقیقت ناگزیر انسان است نورسبز...
ما را در سایت نورسبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agreenlightd بازدید : 48 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 13:00